با آنکه تعریف کودک در دوره های مختلف و جوامع بر اساس عقاید و ایدئولوژی های گوناگون و تغییر کرده و اصلاح شده اما یک چیز در همه تعاریف مشترک است و آن این که تعریف کودکی بیشتر بر مبنای کارکرد آن است تا سن. یعنی کودک فقط از نقطه نظر سن، کودک نیست بلکه حالات روانی و رفتاری او نیز ویژگی های خاص دارد که وجود آنها برای رسیدن به بلوغ و بزرگسالی ضرورت دارد و بدون آنها کودک خطاب نمی شود، ویژگی هایی مثل: تحرک، کنجکاوی، پرسشگری، استقلال، مقاومت، خلاقیت و … که هر یک در مرحله خاصی از رشد کودک خود را نشان می دهد. مثلا استقلال طلبی حدود 2 سالگی نمایان می شود و کودک به وجود خود به عنوان فردی مستقل از مادر پی می برد و می خواهد آن را ثابت کند. بنابراین استقلال طلبی یکی از ویژگی های شخصیتی کودکان است که بدون آن رشد او ناقص خواهد بود.
به طور کلی کودکی یک مرحله از رشد و یادگیری است که نیاز به مراقبت دارد و خروج از کودکی به معنی رسیدن به مرحله بزرگسالی است که نشانه ی آن ثبات بیولوژیکی و تکامل شخصیتی نوجوان است. مراحل رشد خود به خود و بدون اراده کودک صورت می گیرد اما می توان توانایی های او را پرورش داد و به تقویت هر مرحله کمک کرد. وظیفه والدین نظارت بر روند صحیح رشد کودکان است. کودکان هر چقدر کودکی سالم تری داشته باشند انسان های شادتر و مسئول تری نسبت به خود و اطرافیان خواهند بود. در واقع می توان گفت بزرگسالی انسان ها تجلی کودکی او است.
عموما احساس پدر و مادر خوب بودن به خاطرات کودکی انسان ها برمی گردد به همین دلیل داشتن خاطرات خوب و خوشایند دوران کودکی در نوع و روش تربیتی تاثیر بسیار دارد. فرزندان ما هم روزی به نوبه خود پدر یا مادر خواهند شد و چگونگی رفتار آن ها با کودکانشان نیز به خاطرات کودکی شان باز می گردد و این چرخه همینطور ادامه دارد. با این حال ساختن خاطرات دلپذیر برای فرزندانمان کار سختی نیست فقط کافی است سعی کنیم به آن ها و خودمان خوش بگذرد. کارهای بسیار زیادی است که می توانیم انجام دهیم، کافی است به خاطرات دوران کودکی خود رجوع کنیم و لحظات خوش را به یاد بیاوریم. همین حالا این کار را انجام دهید، چشمانتان را ببندید و خاطرات خود را مرور کنید، ناخوشایندها را کنار بزنید و روی خوش ها تمرکز کنید: وقتی با پدر و مادر خود به سفر می رفتین و در راه در کنار جاده یا پارک سفره غذا را پهن می کردین و بدو بدو هایی که با پدر یا کودکان دیگر داشتید، بازی وسطی در روزهای سیزده بدر، جشن های کوچک و بزرگ تولد، اولین پول تو جیبی، قرارهای خانوادگی با دوستان و آشنایان، خرید برای اول مهر، درست کردن کیک، خرید لباس عید، عیدی گرفتن، شنا کردن با پدر، خرید وسیله ای که مدت ها منتظرش بودین، کتاب خواندن، بازی فوتبال با پدر، کشتی گرفتن با پدر، کولی دادن های پدر، اولین بار که موهایتان را بافتید، برف بازی، گپ های مردانه و زنانه با پدر و مادر، زمانی که مسیر مهد کودک یا مدرسه را با پدر یا مادر خود آواز خوان طی می کردید، وقتی نون بیار کباب ببر بازی می کردین و بسیاری خاطرات خوش دیگر. حالا خوب فکر کنید، والدین شما برای ساختن این خاطرات چه چیزی و چقدر هزینه کردند؟چقدر امکانات داشتند؟ درست است ساختن خاطرات خوش برای شما نه هزینه آنچنانی و نه امکانات آنچنانی می خواست فقط وقت لازم داشت.
با کودک خود وقت بگذرانید و به او نشان دهید که چقدر دوستش دارید و چقدر با او به شما خوش می گذرد. خاطرات خوش کودکی تعیین کننده نوع ارتباط با فرزندان در زمان نوجوانی و بلوغ هم هست، دوران سرکشی و مقاومت. در همین دوران است که فرزند شما به پاس کوشش هایتان برای ارتباط دلپذیر با او و خاطرات شیرینی که برایش ساخته اید با وجود همه تشویش های درونی می تواند به شما اعتماد کند و ارتباط سالم با پدر و مادرش داشته باشد زیرا زمانی در کودکی شما به او نشان دادید که دوستش دارید و، به او احترام می گذارید و به نیازهایش توجه می کنید و برایش وقت می گذارید، هر وقت به شما احتیاج داشته بود حضور داشتید و غمخوارش بودید.
در پایان توجه داشته باشید ساختن خاطرات خوش را هر روز در دستور کار خود قرار دهیم حتی با گرفتن لقمه ی مخصوص برای فرزندمان هنگام صبحانه یا دویدن تا رسیدن به مهد کودک یا کول کردن او از رختخواب تا دستشویی هنگام خواب یا بیدار شدن از خواب یا…. .